در ژرفای حرکات تعادلی چه می گذرد؟

  0
 7279

یوگاژورنال/ برگردان: بهاره جعفری صمیم

 

وضعیت‌های تک پای یوگا امکان کشف و ارتباط با مرکز ثقل‌مان را فراهم آورده و یک حس تعادل سیال و روان در ما به وجود می آورند.

در سال 1990، هنگامی که استاد معروف یوگا، آیینگر بزرگ، از باغ‌وحش سن‌دیه‌گو بازدید می‌کرد ناگهان تحت تاثیر توازن و تعادل فلامینگوها قرار گرفت. او با اشاره به فلامینگوی صورتی رنگی که مثل یک تخته سنگ بی‌حرکت روی یک پا تعادلش را حفظ کرده بود و بدون توجه به سر و صدای فلامینگوهای دیگر، منقارش را زیر پر و بالش برده و به خواب فرو رفته بود، از مربیان یوگایی که ایشان را همراهی می‌کردند پرسید: « می‌توانید در چنین حالتی بیارامید؟» و البته، پاسخ منفی بود.

برای انسان‌ها، خوابیدن در چنین وضعیتی (تعادل روی یک پا) امکان‌ناپذیر است. حتی قرار گرفتن در وضعیت‌های تعادلی ساده‌تر مانند حرکت درخت یا ماه نیمه، توجه و هوشیاری کامل ما را طلب می‌کند. توجهی که سایر حرکت‌های ایستاده احتیاجی به آن ندارد. در این حرکات به محض اینکه تمرکز خود را از دست بدهیم، می‌افتیم. این حرکات تعادلی به حضور ذهن خاصی نیاز دارند. در حالت طبیعی هنگامی که روی یک پا ایستاده‌ایم، برای تمرکز روی وضعیت موجود، ناگزیر افکار اضافی‌مان را کنار می‌گذاریم. به همین علت است که حرکات تعادلی در عین این‌که هوشیاری زیادی می‌طلبند، قادرند آرامش درونی زیادی در ما به‌وجود آورند.

 در حالت تعادل، ما مرکز ثقل بدن خود را در راستای میدان گرانش زمین قرار می دهیم و در نتیجه به معنای واقعی کلمه در تعادل فیزیکی با نیروی اصلی طبیعت قرار می‌گیریم. ولی نمی‌توانیم تنها با ثابت و بی‌حرکت بودن، این توازن حفظ کنیم بلکه باید لحظه به لحظه تعادل‌مان را تجدید نماییم. اگر تلاش مستمر برای تنظیم مرکز ثقل‌مان، موفقیت آمیز باشد، نه‌تنها موجب تعادل ماهیچه‌ها و استخوان‌ها می‌گردد بلکه تکانه‌های عصبی، افکار، احساسات و آگاهی‌مان نیز به تعادل می‌رسد. در نتیجه احساس آرامش سراسر وجودمان را فرا می گیرد و تعادل جسمی منجر به تعادل فکری و روحی خواهد شد

از طرف دیگر عدم تعادل بر عکس این حالت عمل می‌کند. از دست دادن تعادل در وضعیت‌های تک‌پا می‌تواند موجب ایجاد حس ناامیدی در فرد شود. چیزی فراتر از ترس غریزی افتادن رخ می‌دهد و مستقیما نفس را هدف قرار می‌دهد. در نهایت معمولا پیش نمی‌آید که به زمین بیفتیم و آسیب ببینیم، چراکه خیلی راحت می‌توانیم پای دیگرمان را زمین بگذاریم. اما همین پا زمین گذاشتن ساده می‌تواند ما را پریشان کند.

وقتی در تنهایی مشغول حرکت درخت باشیم و در آن موفق نشویم، یک صدای منتقد درونی را می‌شنویم که می‌گوید: «چت شده؟ باید بتونی این کارو انجام بدی.» اگر در کلاس باشیم همان افتادن می‌تواند در جمع به ما حس حقارت بدهد، حسی که بزرگیش بسیار فراتر از اتفاق پیش آمده است. وقتی تعادل‌مان را از دست می‌دهیم، حس می‌کنیم در کنترل خود نیستیم و نفس از خارج شدن از کنترل،  بیزار است،. به‌خصوص وقتی دیگران هم شاهد ماجرا باشند.

علیرغم این احساس دلسردی، آساناهای تعادلی تک‌پا آنقدر فواید خوبی برای فرد دارد که ارزش دارد برای تمرین و انجام آنها تلاش کنیم. این حرکات علاوه بر تقویت تمرکز و آرامش، عضلات را قوی ساخته، باعث هماهنگی و توازن ما شده و شکل ایستادن و راه رفتن و همچنین انجام بسیاری از فعالیت‌های روزمره‌مان را بهبود می‌بخشند. این مزایا باعث افزایش طول عمر ما شده و کمک می‌کند از افتادن‌هایی که اغلب منجر به آسیب و فوت افراد سالمند می‌شود اجتناب نماییم.

توازن: فیزیک تعادل

سه رکن اصلی تعادل عبارتست از تنظیم تراز، قدرت و توجه.

تنظیم راستای بدن با جاذبۀ زمین مسالۀ بسیار مهمی است و تعادل را از لحاظ فیریکی امکان‌پذیر می‌سازد. قدرت ما را قادر می‌سازد هم‌ترازی بدن را ایجاد و حفظ کنیم و از طریق توجه می‌توانیم به صورت پیوسته هم‌ترازی بدن را در کنترل داشته باشیم و بدانیم چطور در هر لحظه چطور آن را اصلاح نماییم.

از بسیاری جهات تعادل بدن روی یک پا شبیه تعادل الاکلنگ و تابع همان قوانین فیزیکی است. اگر مرکز ثقل را روی یک تکیه‌گاه قرار دهید، تعادل‌تان حفظ می‌شود در غیر این‌صورت تعادل نخواهید داشت. به همین سادگی. اما چون بدن شما پیچیده‌تر از الاکلنگ است به این راحتی نمی‌شود به تعادل رسید.

حال می‌خواهیم با بررسی وضعیت وریکش‌آسانا ببینیم هم‌ترازی با جاذبۀ زمین در حرکت تعادلی چه تاثیری دارد. وقتی شما در وضعیت تادآسانا می‌ایستید و برای وریکش‌آسانا آماده می‌شوید، در واقع پاهای‌تان تکیه‌گاه شما هستند. مرکز ثقل(جایی که باید آنرا دقیقاً بر مرکز پایه قرار دهید تا به تعادل‌ برسید) معمولاً در افراد مختلف متغیر است، ولی عمدتاً کمی پایین‌تر از ناف در عمق شکم قرار دارد و از آن‌جایی که انسان‌ها کم و بیش از لحاظ راست و چپ بدن، قرینه هستند، این نقطه روی خط وسط بدن می‌افتد. اگر مقابل آینه بایستید و یک خط شاقول از سقف به زمین که از نقطۀ مرکز بدن‌تان عبور می‌کند تصور کنید. می‌بینید که درست بین پاها در مرکز تکیه‌گاه شما تمام می‌شود. وزن شما بین دو طرف خط میانی بدن به طور یکنواخت تقسیم شده و در این حالت حفظ تعادل آسان است.

ولی زمانی که پای راست‌تان را از زمین بالا می‌آورید و کم‌کم زانوی راست‌تان را برای رفتن به وضعیت وریکش‌آسانا بالا می‌برید، همه چیز تغییر می‌کند. تکیه‌گاه‌تان باریک‌تر می‌شود چرا که فقط پای چپ‌تان روی زمین است. وزن پای شما که به راست تاب می خورد، مرکز ثقل را هم به راست منتقل می کند و دیگر روی خط میانی بدن نیست. برای جبران، شما به صورت ناخودآگاه کل بدن خود را به چپ می برید و تلاش می کنید مرکز ثقل را به روی خط شاقول جدیدی که از پایه تکیه گاه جدیدتان عبور می کند، برگردانید. بدین منظور شما باید وزن بدن خود را به طورمتعادل در دو طرف خط شاقول توزیع کنید. ولی مهم است که بدانید تعادل لزوماً به مفهوم قرار دادن وزن مساوی در دو طرف خط، یعنی همان کاری که در تادآسانا انجام می دهید، نیست.

برای تجسم اینکه توزیع وزن چطور کار می کند، فرض کنید دو نفر با وزن های نابرابر سعی می کنند تعادل یک الاکلنگ را حفظ نمایند. این تعادل وقتی حاصل می شود که فرد سبک تر نسبت به مرکز، دورتر و فرد سنگین تر نسبت به مرکز نزدیکتر قرار گیرد.

در ژرفای حرکات تعادلی چه می گذرد؟

در یوگا هم این قانون برقرار است. بخش سبک‌تر بدن که دور از مرکز ثقل است با قسمت سنگین‌تری که به مرکز نزدیک‌تر است به تعادل می‌رسد. برای مثال در وریکش‌آسانا، همینطور که پای خم شد‌ۀ سبک‌تان باز شده و به سمت راست می‌رود و از مرکز بدن‌تان فاصله می‌گیرد، شما با حرکت دادن قسمت‌های سنگین‌تر بدن‌تان (لگن و بالاتنه) به سمت چپ، تعادل را برقرار می‌کنید. درست مانند دو نفر که می‌خواهند روی الاکلنگ تعادل‌شان را حفظ کنند، باید در مقابل هر حرکتی که در یکطرف خط توازن (شاقول) انجام می‌شود، حرکت مخالفی در سمت دیگر انجام دهند.
هر بار که برای حفظ تعادل دست‌های‌تان را مثل بندبازها به دو طرف باز می‌کنید، ناخودآگاه دارید از این قانون استفاده می‌کنید که دور شدن یک بار از مرکز ثقل، تأثیر بزرگ‌تری بر تعادل شما دارد. اگر در وریکش‌آسانا یا حرکات تعادلی تک‌پای دیگر مشکل دارید، برای حفظ تعادل از دست‌های‌تان استفاده کنید.
این‌که جابجا کردن افقی مرکز ثقل بر تعادل شما تأثیر می‌گذارد، یک امر بدیهی است اما بالا و پایین کردن مرکز ثقل نیز به همان اندازه بر وضعیت شما اثرگذار است. حتماً توجه کرده‌اید که حفظ تعادل در وریکش‌آسانا وقتی دست‌ها را از طرفین به حالت نیایش روی قلب می‌آورید، کمی مشکل‌تر می‌شود و وقتی دست‌ها بالای سر می‌روند، باز هم دشوارتر می‌گردد. چراکه هر یک از این حرکت‌ها مرکز ثقل را بالاتر می‌برد. زمانی‌که مرکز ثقل بالا باشد، تنها چند درجه کج شدن می‌تواند تا حدی که تعادل شما بهم بخورد، آن را از خط شاقول دور کند. اما وقتی مرکز ثقل جای پایین‌تری است، جای بیشتری برای خطا هست.
اگر در رسیدن به تعادل در وریکشاسانا مشکل دارید، سعی کنید زانوی پایی که روی آن ایستاده‌اید را کمی خم کرده و دست‌های‌تان را نیز پایین‌تر نگه دارید تا مرکز ثقل‌تان پایین بیاید. زمانی زانو را صاف کنید و دست ها را بالای سر ببرید که در حالت قبلی مشکلی نداشته باشید. در سایر حرکات تعادلیِ تک‌پا نیز خم کردن زانوی پای تکیه‌گاه می‌تواند مفید واقع بشود.
همچنین در این‌گونه وضعیت‌ها می‌توانید با باز کردن انگشتان و کف پا، تعادل‌تان را حفظ کنید. هرچه تکیه‌گاه‌تان بزرگ‌تر باشد، پایداری بیشتر می‌شود و حتی کمترین گسترش کف پا هم تاثیر شگفت‌آوری
خواهد داشت.
حرکت‌های تعادلی روی یک پا اشتراکات زیادی با هم دارند اما هر یک چالش‌های ویژه‌ای برای خود دارند. مثلاً در وریکشاسانا احتمال دارد به سمت داخل کف پای تکیه‌گاه‌تان بیفتید. وقتی در مرحلۀ یادگیری این حرکت هستید، برای جلوگیری از این اتفاق، لگن‌تان را در جهت مخالف حرکت داده و وزن بیشتری را روی لبۀ خارجی پا بیندازید. همین حرکت شما را تا وقتی قدرت کافی برای ماندن در حرکت پیدا کنید و به توازن عمودی دست یابید، می‌تواند متعادل نگه دارد.
یک روش دیگر این است که از قدرت کف و عضلات ساق پا برای انتقال مرکز ثقل استفاده نمایید. فشار دادن کف شست و داخل پاشنۀ پا به صورت فعال به زمین، باعث یک نیروی برگشتی رو به بالا در بدن و انتقال مرکز ثقل به سمت لبۀ خارجی پا می‌شود. فشار لبۀ خارجی پا مرکز ثقل را بیشتر به لبۀ داخلی منتقل می‌کند. چنین استفاده ماهرانه‌ای از عضلات، بخش مهمی از رسیدن به تعادل محسوب می‌شود. درست است که هم‌راستایی با جاذبه مهم است ولی استخوان‌ها نمی‌توانند خودشان را در خط جاذبه قرار بدهند بلکه این عضلات هستند که باید آنها را به موقعیت صحیح برده، نگه دارند و در صورت نیاز موقعیت‌شان را تغییر دهند. در اینجاست که قدرت بدنی وارد صحنه می شود.
در شماره‌ی بعد در مورد نقشی که قدرت بدنی می‌تواند در رسیدن به تعادل داشته باشد بحث خواهیم کرد.

 

اشتراک :
دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید
امتیاز:
captcha